بازنگری سال 1391
یک سال دیگه زندگی کردیم با همسر عزیزم و کولوچه خانم گل، چقدر با هم خندیدیم چقدر ناراحت شدیم چقدر خوشحال بودیم ،چقدر یادمون رفت خودمون رو داریم و این بالاترین نعمت خداست. سال 91 برای مامان سال رویا بود همش برنامه ریزی کردم و اکثرا انجام ندادم و هی دوباره برنامه ریزی کردم، وقتی یادداشت های روزانه ام رو نگاه می کنم می بینم چقدر فکر کردم برای خودم برای روشا برای زندگیمون. چقدر موقع هایی که ناراحت بودم کفران نعمت کردم و البته لحظه های شکرگزاری هم کم نبود، با مامان های آبانی خیلی بیشتر آشنا شدم و خیلی هاشون دوستای خیلی خوبی برام شدن که برای خودشون و بچه های گلشون که مثل روشا همشون رو دوست دارم آرزوی سلامتی و شادی می کنم. کنکور دکتری امتحان داد...